به گزارش گروه تاریخ مشرق؛ پرسی مولس ورث سایکس1 فرزند کشیش ویلیام و مری در 28 فوریه 1867 / 9اسفند 1245در روستای برومپتون در شهر کنت انگلستان به دنیا آمد . 2 او پس از فارغ التحصیلی از مدرسه راگبی برای ادامه تحصیل به کالج نظامی سلطنتی سنت هورست رفت و با درجه سروانی به سمت افسر هنگ دوم نیزه دار عازم هندوستان شد. وی حدود دو سال در هنگ ارتش هندوستان خدمت کرد .3 در 1892م/1270ش چند ماه را در اروپای شرقی به قصد تحصیل گذراند. سایکس مینویسد: «تحصیل اطلاعات لازم راجع به مسائلی که در ظرف سی سال بعد حل و تصفیه آن ضرورت پیدا میکرد.»4 سپس در ژانویه 1893 / دی 1271 از طریق ایران عازم هندوستان شد. این سفر جنبه تفریحی نداشت و به علت علاقه سایکس انجام نشده بود بلکه برای مأموریتهای مخفیانه که از طرف وزارت جنگ انگلستان 5 ترتیب داده شده بود به ایران آمد. مسیر سفر او در نواحی شرق ایران از جمله کرمان بود. عبدالحسین میرزا فرمانفرما حاکم وقت کرمان، با ورود سایکس به این شهر، برای او پیغام فرستاد که بی میل نیست در خلال ایامی که در کرمان توقف دارد او را ملاقات کند. سایکس مینویسد:" در بادی امر من از معاودت به گود احمر [محلی در اطراف شهر کرمان]اکراه داشتم ولی از طرفی چون عدم اجابت دعوت والی یک نوع اسائه ادب تلقی میگردید ناگزیر به گود احمر حرکت کردم پس از ورود به محل مأمورین دولتی مرا به چادر فرمانفرما که به فرانسه به من خیرمقدم گفت هدایت نمودند".6
سایکس در هندوستان زبان فارسی را فرا گرفت 7 و چون با راههای مناطق شرقی ایران آشنا بود از جانب دولت انگلستان برای مقابله با رقیب یعنی روسیه همراه با هیئتی به ایران آمد. این گروه در 15اکتبر 1893/ 23مهر1272 از طریق چابهار وارد ایران شدند و کار خود را در منطقه شرق ایران آغاز کردند. بیشتر این هیئت در حال بررسی فعالیتهای روسیه در این منطقه بود و برای این کار بهترین کار را تاسیس یک کنسولگری در این منطقه میدانست که بتواند دائماً جریانات سیاسی و تجاری را زیر نظر داشته باشد. در این سفر سایکس توانست روز نهم نوامبر در بمپور فرمانفرما را ملاقات کند و در روز دهم «نقشه بردار هندی خود را نزد شاهزاده فرستاد تا بطور غیر رسمی از او بپرسد با فکر افتتاح کنسولگری انگلیس در کرمان موافق است یا خیر؟ فرمانفرما نیز غیر مستقیم موافقت خود را با سایکس اعلام کرده بود.» 8 با این موافقت ضمنی انگلستان در 27 اکتبر1894 / 5 آبان1273 او را مأمور تأسیس کنسولگری انگلستان درکرمان کرد. اهمیت کرمان برای انگلستان در آن بود که این شهر دور افتاده کویری در میانه راه کاروان رو از بندرعباس به مشهد قرار داشت. دنیس رایت هدف از تأسیس کنسولگری در کرمان را تقویت موضع بریتانیا در منطقه و بهبود تجارت هند با ایران میدانست. چون در کرمان حدود چهل تاجر هندو اقامت داشتند. 9 سایکس در خاطرات خود مینویسد:" من مأمور تأسیس کنسولخانه کرمان و بلوچستان ایران شدم. این مأموریت افتخاری و بدون حقوق و اعتبار، مخارج اداری آن نیز خیلی کم و محدود بود ولی چون بدین وسیله به مسافرت و سیر وسیاحت میپرداختم لذا مأموریت جدید را قبول و خوشبختانه خواهر خود را نیز راضی کردم و او را با خود همراه بردم" .10
سایکس در 1894 م / 1273ش هنگام بازگشت به انگلستان در تهران ملاقاتی با ناصرالدینشاه داشته است . او همراه وزیر مختار انگلستان به مراسم جشن تولد شاه رفت و به شاه معرفی شد . وی درباره این ملاقات مینویسد: شاه در رابطه با جغرافیا و اوضاع ایران کلی سوال پرسید و در نهایت به من گفت : افسران انگلیسی اخباری را که به من میدهند خیلی گرانبهاتر از مأمورین خود من میباشد .11
سرپرسی سایكس فرمانده پلیس جنوب و عبدالحسین میرزا فرمانفرما
فعالیتهای سایکس در ایران علاوه بر تأسیس کنسولگری و رسیدگی به امور اتباع کشور متبوعش، نقشه برداری و بررسی راهها و مسائل جغرافیایی در مناطق خاص در ایران بود . مناطقی از پیش تعیین شده که برای سیاست آتیه انگلستان مهم به نظر میرسید. این بررسیها او را به یک کارشناس خبره تبدیل کرده بود و هنگامی که اختلافات جدید مرزی بین سیستان با کشور همسایه آغاز شد، که شامل شنزاری با وسعت پانصد کیلومتر بود. اگر چه این منطقه در ظاهر دارای اهمیت خاصی نبود ولی به علت حمله قبایل و عبور از خاک دو کشور این شبهه پیش میآمد که به هنگام تجاوز به خاک هر کشور کدام دولت موظف به رسیدگی است؟ به همین منظور در 1895 م/ 1274ش برای جلوگیری از حملات قبایل محلی، نماینده ای از دو کشور هممرز و سرهنگ توماس هولدیچ12 نماینده انگلستان و سایکس به عنوان معاون و کارشناس مأمور تعیین حدود این بخش مرزی شدند. و در 24 مارس 1896 / 5فروردین 1275این کمیسیون مرزی، با گذاشتن آخرین علامت به کار خود پایان داد .13
در بهار همین سال سایکس در مأموریت دو هفتهای خود در سیملا خبر ترور ناصرالدین شاه را شنید. این زمان مصادف با بررسی گسترش روابط تجاری دولت هند و انگلستان از طریق بندر خرمشهر و رود کارون با ایران بود. آنها برای مقابله با رقیب سرسختشان روسیه که در ایران درحال ساخت جاده از رشت به تهران و از عشقآباد تا مشهد بودند به سایکس مأموریت دادند تا اوضاع جنوب ایران را برای تجارت بررسی کند .وی بلافاصله در مدت کوتاهی راهی شوشتر شد. بستر تجاری را در منطقه سروسامان داد و پس از این مأموریت آماده شد تا ناصرالملک را که حامل پیام پادشاهی مظفرالدین شاه بود تا لندن همراهی کند.14
رقابتهای روسیه و انگلستان در ایران این زمان به اوج خود رسیده بود. روسها برای دستیابی به آبهای آزاد خلیج فارس تمام تلاش خود را میکردند و انگلستان برای جلوگیری از هرگونه نزدیکی آنها برای رسیدن به هندوستان سعی در خنثی کردن تلاش آنها را داشتند . روسیه در 1898م/ 1276ش تصمیم به گشایش کنسولگری در سیستان گرفت بلافاصله انگلستان سایکس را که در کرمان حضور داشت برای تأسیس کنسولگری به نصرتآباد سیستان فرستاد15. او سه سال در سیستان خدمت کرد ولی با آغاز درگیریها در ترانسوال ،مستعمره انگلستان در آفریقا، به خواست خود به آن سرزمین رفت و در جنگ با بوئرها شرکت کرد او در این جنگ مجروح وبه مدال شجاعت مفتخر شد. در دوران مرخصی، وزارت خارجه انگلستان برای تقدیر از خدماتش در کرمان، به او نشان لیاقت داد و موسسه جغرافیایی سلطنتی به پاس زحماتش در کشفیات ایران به او مدال طلا اهدا کرد. 16
سرپرسی سایكس فرمانده پلیس جنوب و خواهرش در بیرون از محوطه باغ ماهان كرمان
سایکس در طول اقامت خود در لندن در 1902 م/1281ش با ایویلین سیتون ازدواج کرد . سپس راهی ایران شد و در5 فوریه 1906/16بهمن1284 به سمت سرکنسول انگلستان درخراسان منصوب و به مدت 8سال دراین مقام فعالیت کرد. 17 با ورود سایکس به مشهد مورد استقبال آصفالدوله حاکم قراررگرفت .18 از وقایع مهم اقامت سایکس در خراسان ماجرای تیراندازی سربازان روس به حرم امام رضا است . جرج بارکلی سفیر انگلستان در ایران در نامهای خطاب به ادواردگری وزیر خارجه انگلستان مینویسد: « سر قنسول اعلیحضرتی مقیم مشهد مرا از نمایشهایی که به تقویت شاه مخلوع[محمدعلیشاه]داده شده و محتمل است اسباب اغتشاش گردد مطلع نموده است . » 19سایکس شرح این ماجرا را در کتاب تاریخ ایران نوشته است . او اعتقاد دارد در میان عملیات روسها در ایران عملی که بیش از بمباران مزار امام رضا باعث بدنامی آنها باشد خیلی کم است ... و همقطار روس خود را خدمتگزار منافع شاه مخلوع معرفی می کند و در ادامه می نویسد که این کنسولگری جاسوسانی که تبعه اشان بودند مانند یوسف هراتی را تعلیم داده برای تحریک مردم راهی حرم امام رضا کردند و زمانی که اختلافات بین موافقان و مخالفان محمدعلی شاه شدت گرفت و اوضاع به هم ریخت به بهانه دفاع و نجات اتباعش وارد صحن شده و شروع به تیراندازی کرد و یوسف هراتی را فراری دادند . در ادامه سایکس می نوسید:"چند روز بعد یوسف هراتی به من نامهای نوشته و شکایت کرد که همقطار من پاداش زحمات و خدمات او را بطور کافی نداده است . روسها در این موقع مقامات ایرانی را تحریک نمودند که وارد عمل شوند. یوسف هراتی دستگیر شده و بدون محاکمه بقتل رسید و نعش او را برای عبرت مردم در کوچه ها گردانیدند . چون نتوانستم از بمباران جلوگیری نمایم بر ضد آن به سختی اعتراض کردم" .20
با شروع جنگ جهانی اول سایکس به کشورش بازگشت و به فرمانداری نظامی بندر ساوتمپتون منصوب و پس از مدتی با لشکر اعزامی لاهور به فرانسه رفت .سایکس در 1915م/ 1293ش ملقب به سر شد و در همین سال به سرکنسولگری ترکستان نیز دستیافت.21
کشف نفت و تاسیس شرکت نفت ایران و انگلیس ، دولت انگلستان را بر آن داشت تا حفظ امنیت و نظم را در منطقه جنوب ایجاد کند . یکی از اشخاص مصر در این امر ،سایکس بود. او در 1905 م / 1283ش زمانی که در کرمان فعالیت داشت به سر آرتور هاردینگ ،سفیر انگلستان در ایران ،نوشت « ایجاد یک نیروی سوار در جنوب ایران تحت نظارت افسران انگلیسی تنها راه حل همیشگی برای ناامنیهاست .»22 از قبیل این نامه نگاریها و اعتراضات انگلیس مبنی بر ناامنی منطقه به دولت ایران باعث تشکیل نیروی ژاندارمری در ایران شد که افسران بیطرف سوئدی آن را فرماندهی میکردند . ژاندارمری تا حدی توانسته بود امنیت را برقرار کند ولی با دخالت آلمانها و اقدام علیه منافع انگلستان نه تنها خواسته های انگلیس برآورده نمیشد بلکه با تحریک مردم علیه آنان شورشهایی را نیز بوجود میآوردند .از طرف دیگر نیروی قزاق زیر نظر روس ها بود که در ایران به راحتی فعالیت میکردند همه این اتفاقات عرصه را برای حضور انگلستان تنگ کرده بود . مارلینگ ،کاردار سفارت انگلیس در تهران ، که اوضاع ژاندارمری را چنین میدید طی نامه ای خطاب به ادوارد گری در 13 ژانویه 1916/ 22دی 1294نوشت : "بدیهی است که منافع ما حکم میکند تا برای جنوب ایران مآل اندیشی کنیم ، و در این مورد پیشنهاد میکنم که در جریان مذاکره با دولت ایران ، به اطلاع آنان برسانیم که برای برقراری نظم در جنوب ایران که در آنجا از منافع زیادی برخورداریم ، درصددیم که در صورت مقتضی بودن شرایط ، نیرویی زیر نظر افسران و مربیان انگلیسی تشکیل دهیم ."23
با آغاز جنگ جهانی اول اوضاع ایران بیطرف دگرگون شد. ایران از شمال و جنوب تحت اشغال انگلستان و روسیه در آمد که درحال جنگ با عثمانی بودند و از طرف دیگر آلمانها که در مرکز ایران بصورت پراکنده قرارداشتند به حمایت از عثمانی در حال خرابکاری علیه مواضع انگلیس ها شدند. انگلستان از این موقعیت استفاده کرد تا نیروی نظامی را که زیر نظر افسران انگلستان خدمت کنند را تشکیل دهد. انگیزه و هدف از تشکیل این نیرو دلایل گوناگون داشت از جمله، تامین امنیت راههای تجارتی بوشهر – شیراز و همچنین نظم و انتظام جنوب بطور کامل که مهمترین بخش آن حفظ منافع انگلستان در این منطقه یعنی شرکت نفت و حراست از خط لوله های آن بود. از دلایل مهم دیگر، برخورد با مأمورین و جاسوسان آلمانی که علیه دولت انگلیس و روسیه که با عثمانی در جنگ بودند متحد شده بودند . پس از بررسیهای لازمه این امر توسط نایب السلطنه هند و دولت انگلستان به تصویب رسید. شخص سایکس معتقد بود «ایجاد نیرویی از افراد محلی به منظور احیای نظم و قانون در خدمت منافع دو دولت روسیه و انگلستان ».باید تشکیل شود . 24
عبدالحسین میرزا فرمانفرما حاکم فارس، ابراهیم خان قوام الملک (وسط) و سرپرسی سایکس فرمانده قشون انگلیس
دیوان هند در 19ژانویه 1916/ 28دی 1294 نوشت که معتقداست این طرح نظامی – استحفاظی اهمیت زیادی دارد و بر آن پافشاری نمود و سایکس را برای این کار توصیه کرد. و افزود که سایکس از سیستان شروع کند و کار را تا بندرعباس گسترش دهد و یکی از افسران زیر نظرش از میان ایلات در اطراف بوشهر سربازگیری کند. 25 ایران در این زمان درگیر نقض بی طرفی در جنگ بینالملل بود که از جانب روس و انگلیس کشورش تحت اشغال قرار گرفته بود. مجلس تعطیل و دولتها پشت سرهم برکنار میشدند. انگلستان از این موقعیت استفاده کرد و در 16مارس همین سال سایکس را با درجه ژنرالی به بندرعباس فرستاد. هیئت او مرکب بود از سه افسر انگلیسی، سه افسر هندی، بیست و دو درجه دار هندی و سواران اسکورت بیست و پنج نفره که از سواران نظام هند مرکزی بودند. این نیروی کم و کوچک با نمایشی بزرگ از کشتی پیاده شدند و مردم در سکوت و بدون هیچ گونه شادی نظارهگر آنها بودند و استقبالی را که سایکس آرزو داشت از آنها نکردند. سایکس مینویسد: آلمانیها در تخریب موقعیت انگلیسها بسیار موفق بودند.26
سایکس بدون وقفه کار خود را شروع کرد. روز اول سربازگیری با موفقیت به اتمام رسید ولی فردا صبح همگی افراد مساعده های خود را پس آورده و انصراف دادند و گفتند حاضر نیستند با آلمانها بجنگند . ولی با دخالت حاکم و کمی درگیری قضیه فیصله پیدا کرد و سایکس توانست در مدت کوتاهی هزاران نفر را در اختیار بگیرد.27 نام گذاری این گروه چندین ماه طول کشید . انگلیسها اعتقاد داشتند نباید نام نظامی بر روی این گروه گذاشته شود زیرا ایرانیها از این امر خوششان نمیآید و واکنش منفی نشان خواهند داد .بالاخره از بین نامهایی چون «پلیس نظامی جنوب ایران » 28 و «پلیس جنوب ایران»29 نام دوم برگزیده شد و ایرانیان خود همیشه چه در نوشته ها و چه درگفتار از لفظ «پلیس جنوب» یاد میکردند. 30 مقر پلیس جنوب در شیراز بود. در 13مارس1917 /22 اسفند 1295 دولت ایران انتصاب سرپرسی سایکس را به مقام سازمان دهنده پلیس جنوب رسماً تایید کرد .31 فعالیتهایی که این نیرو در ایران انجام داد بسیار است ولی در مجموع اقدامات سایکس در پلیس جنوب در بین دولتمردان انگلستان و نایب السلطنه هندوستان متفاوت است .او مخالفان و موافقان بسیار داشت. حکومت هندوستان او را شخصی سیاسی میدانست نه نظامی. در حالی که دولت انگلستان از او به عنوان مردی قوی و فرمانده ای مسلط یاد میکند. در هر صورت پس از پایان جنگ جهانی اول1918م/ 1296ش او از فرماندهی کنارگذاشته شد و به لندن بازگشت و پس از بازنشستگی فعالیتهای فرهنگی پرداخت . او در ژوئن 1945درگذشت . 32
فرمانفرما به اتفاق سر پرسي سايکس فرمانده پليس جنوب و گاف ( کنسول انگليس ) در شيراز
از آثار مهم او درباره ایران، کتاب تاریخ مفصل ایران، ده هزارمایل درایران، تاریخ کرمان، افتخارعالم تشیع، کشاورزی در خراسان که بیشتر این آثار به فارسی ترجمه شده است. سایکس در زمان حضورش در ایران بسیاری از آثار ارزشمند تاریخی مانند کاشی، فرش، سفال و... را از ایران به موزه بریتاینا فرستاد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- Percy Moles Worth Sykes.
2- https://en.wikipedia.org/wiki/Percy_Sykes.
3- سرپرسی سایکس . تاریخ ایران . ترجمه سید محمدتقی فخر داعی گیلانی. تهران، دنیای کتاب ، 1363.ج1.ص نوزده.
4- سرپرسی سایکس . سفرنامه ژنرال سرپرسی سایکس ، یا ده هزار میل در ایران. ترجمه حسین سعادت نوری. تهران، لوحه ، 1363.ص 4.
5- دنیس رایت . نقش انگلیس در ایران . ترجمه فرامرز فرامرزی . تهران، فرخی، 1361.ص 133.
6- سفرنامه ژنرال سرپرسی سایکس .همان.ص106.
7- هوشنگ اتحاد . پژوهشگران معاصر. تهران، فرهنگ معاصر،1381.ج 5 .ص111.
8- انتونی وین . ایران در بازی بزرگ . ترجمه عبدالرضا (هوشنگ) مهدوی. تهران، پیکان ، 1383.ص41. برگرفته از اسناد بایگانی وزارت سابق هند .
9- نقش انگلیس در ایران .همان.
10- تاریخ ایران .همان. ص 207.
11- تاریخ ایران . همان .ص536.
12- نقش انگیس در ایران .ص 225.
13- همان .ص227.
14- ایران در بازی بزرگ.ص82 و 90.
15- نقش انگلیس در ایران .ص 133.
16- ایران در بازی بزرگ .ص 127. در طی این سفر کتاب ده هزار مایل در ایران را نوشت.
17- فرناز اخوان توکلی .گاهشمار روابط ایران و انگلیس . تهران، مرکز چاپ و انتشارات وزارت امورخارجه ، 1368.ص 90.
18- ایران در بازی بزرگ .ص 168.
19- انقلاب مشروطه ایران به روایت اسناد وزارت امورخارجه انگلیس (کتاب آبی). به اهتمام رحیم رضازاده ملک ،تهران ، انتشارات مازیار ،انتشارات معین ، 1377.ص 596.
20- تاریخ ایران. ص 603.
21- پژوهشگران معاصر .همان .ص 112.
22- ایران در بازی بزرگ .ص321.
23- جمشید صداقت کیش. مبارزات مردم فارس علیه پلیس جنوب . تهران، موسسه مطالعات پژوهشهای سیاسی،1394.ص 319.
24- همان .ص 325.
25- همان .ص320.
26- ایران در بازی بزرگ .ص335.
27- همان .ص 336.
28- South Persia Military Police= SPMP
29- South Persia Police= SPR
30- مبارزات مردم فارس علیه پلیس جنوب. همان .ص 339.
31- گاهشمار روابط ایران و انگلیس .همان .ص 140.
32- ایران در بازی بزرگ .همان ص416.
سایکس در هندوستان زبان فارسی را فرا گرفت 7 و چون با راههای مناطق شرقی ایران آشنا بود از جانب دولت انگلستان برای مقابله با رقیب یعنی روسیه همراه با هیئتی به ایران آمد. این گروه در 15اکتبر 1893/ 23مهر1272 از طریق چابهار وارد ایران شدند و کار خود را در منطقه شرق ایران آغاز کردند. بیشتر این هیئت در حال بررسی فعالیتهای روسیه در این منطقه بود و برای این کار بهترین کار را تاسیس یک کنسولگری در این منطقه میدانست که بتواند دائماً جریانات سیاسی و تجاری را زیر نظر داشته باشد. در این سفر سایکس توانست روز نهم نوامبر در بمپور فرمانفرما را ملاقات کند و در روز دهم «نقشه بردار هندی خود را نزد شاهزاده فرستاد تا بطور غیر رسمی از او بپرسد با فکر افتتاح کنسولگری انگلیس در کرمان موافق است یا خیر؟ فرمانفرما نیز غیر مستقیم موافقت خود را با سایکس اعلام کرده بود.» 8 با این موافقت ضمنی انگلستان در 27 اکتبر1894 / 5 آبان1273 او را مأمور تأسیس کنسولگری انگلستان درکرمان کرد. اهمیت کرمان برای انگلستان در آن بود که این شهر دور افتاده کویری در میانه راه کاروان رو از بندرعباس به مشهد قرار داشت. دنیس رایت هدف از تأسیس کنسولگری در کرمان را تقویت موضع بریتانیا در منطقه و بهبود تجارت هند با ایران میدانست. چون در کرمان حدود چهل تاجر هندو اقامت داشتند. 9 سایکس در خاطرات خود مینویسد:" من مأمور تأسیس کنسولخانه کرمان و بلوچستان ایران شدم. این مأموریت افتخاری و بدون حقوق و اعتبار، مخارج اداری آن نیز خیلی کم و محدود بود ولی چون بدین وسیله به مسافرت و سیر وسیاحت میپرداختم لذا مأموریت جدید را قبول و خوشبختانه خواهر خود را نیز راضی کردم و او را با خود همراه بردم" .10
سایکس در 1894 م / 1273ش هنگام بازگشت به انگلستان در تهران ملاقاتی با ناصرالدینشاه داشته است . او همراه وزیر مختار انگلستان به مراسم جشن تولد شاه رفت و به شاه معرفی شد . وی درباره این ملاقات مینویسد: شاه در رابطه با جغرافیا و اوضاع ایران کلی سوال پرسید و در نهایت به من گفت : افسران انگلیسی اخباری را که به من میدهند خیلی گرانبهاتر از مأمورین خود من میباشد .11
سرپرسی سایكس فرمانده پلیس جنوب و عبدالحسین میرزا فرمانفرما
در بهار همین سال سایکس در مأموریت دو هفتهای خود در سیملا خبر ترور ناصرالدین شاه را شنید. این زمان مصادف با بررسی گسترش روابط تجاری دولت هند و انگلستان از طریق بندر خرمشهر و رود کارون با ایران بود. آنها برای مقابله با رقیب سرسختشان روسیه که در ایران درحال ساخت جاده از رشت به تهران و از عشقآباد تا مشهد بودند به سایکس مأموریت دادند تا اوضاع جنوب ایران را برای تجارت بررسی کند .وی بلافاصله در مدت کوتاهی راهی شوشتر شد. بستر تجاری را در منطقه سروسامان داد و پس از این مأموریت آماده شد تا ناصرالملک را که حامل پیام پادشاهی مظفرالدین شاه بود تا لندن همراهی کند.14
رقابتهای روسیه و انگلستان در ایران این زمان به اوج خود رسیده بود. روسها برای دستیابی به آبهای آزاد خلیج فارس تمام تلاش خود را میکردند و انگلستان برای جلوگیری از هرگونه نزدیکی آنها برای رسیدن به هندوستان سعی در خنثی کردن تلاش آنها را داشتند . روسیه در 1898م/ 1276ش تصمیم به گشایش کنسولگری در سیستان گرفت بلافاصله انگلستان سایکس را که در کرمان حضور داشت برای تأسیس کنسولگری به نصرتآباد سیستان فرستاد15. او سه سال در سیستان خدمت کرد ولی با آغاز درگیریها در ترانسوال ،مستعمره انگلستان در آفریقا، به خواست خود به آن سرزمین رفت و در جنگ با بوئرها شرکت کرد او در این جنگ مجروح وبه مدال شجاعت مفتخر شد. در دوران مرخصی، وزارت خارجه انگلستان برای تقدیر از خدماتش در کرمان، به او نشان لیاقت داد و موسسه جغرافیایی سلطنتی به پاس زحماتش در کشفیات ایران به او مدال طلا اهدا کرد. 16
سرپرسی سایكس فرمانده پلیس جنوب و خواهرش در بیرون از محوطه باغ ماهان كرمان
با شروع جنگ جهانی اول سایکس به کشورش بازگشت و به فرمانداری نظامی بندر ساوتمپتون منصوب و پس از مدتی با لشکر اعزامی لاهور به فرانسه رفت .سایکس در 1915م/ 1293ش ملقب به سر شد و در همین سال به سرکنسولگری ترکستان نیز دستیافت.21
کشف نفت و تاسیس شرکت نفت ایران و انگلیس ، دولت انگلستان را بر آن داشت تا حفظ امنیت و نظم را در منطقه جنوب ایجاد کند . یکی از اشخاص مصر در این امر ،سایکس بود. او در 1905 م / 1283ش زمانی که در کرمان فعالیت داشت به سر آرتور هاردینگ ،سفیر انگلستان در ایران ،نوشت « ایجاد یک نیروی سوار در جنوب ایران تحت نظارت افسران انگلیسی تنها راه حل همیشگی برای ناامنیهاست .»22 از قبیل این نامه نگاریها و اعتراضات انگلیس مبنی بر ناامنی منطقه به دولت ایران باعث تشکیل نیروی ژاندارمری در ایران شد که افسران بیطرف سوئدی آن را فرماندهی میکردند . ژاندارمری تا حدی توانسته بود امنیت را برقرار کند ولی با دخالت آلمانها و اقدام علیه منافع انگلستان نه تنها خواسته های انگلیس برآورده نمیشد بلکه با تحریک مردم علیه آنان شورشهایی را نیز بوجود میآوردند .از طرف دیگر نیروی قزاق زیر نظر روس ها بود که در ایران به راحتی فعالیت میکردند همه این اتفاقات عرصه را برای حضور انگلستان تنگ کرده بود . مارلینگ ،کاردار سفارت انگلیس در تهران ، که اوضاع ژاندارمری را چنین میدید طی نامه ای خطاب به ادوارد گری در 13 ژانویه 1916/ 22دی 1294نوشت : "بدیهی است که منافع ما حکم میکند تا برای جنوب ایران مآل اندیشی کنیم ، و در این مورد پیشنهاد میکنم که در جریان مذاکره با دولت ایران ، به اطلاع آنان برسانیم که برای برقراری نظم در جنوب ایران که در آنجا از منافع زیادی برخورداریم ، درصددیم که در صورت مقتضی بودن شرایط ، نیرویی زیر نظر افسران و مربیان انگلیسی تشکیل دهیم ."23
با آغاز جنگ جهانی اول اوضاع ایران بیطرف دگرگون شد. ایران از شمال و جنوب تحت اشغال انگلستان و روسیه در آمد که درحال جنگ با عثمانی بودند و از طرف دیگر آلمانها که در مرکز ایران بصورت پراکنده قرارداشتند به حمایت از عثمانی در حال خرابکاری علیه مواضع انگلیس ها شدند. انگلستان از این موقعیت استفاده کرد تا نیروی نظامی را که زیر نظر افسران انگلستان خدمت کنند را تشکیل دهد. انگیزه و هدف از تشکیل این نیرو دلایل گوناگون داشت از جمله، تامین امنیت راههای تجارتی بوشهر – شیراز و همچنین نظم و انتظام جنوب بطور کامل که مهمترین بخش آن حفظ منافع انگلستان در این منطقه یعنی شرکت نفت و حراست از خط لوله های آن بود. از دلایل مهم دیگر، برخورد با مأمورین و جاسوسان آلمانی که علیه دولت انگلیس و روسیه که با عثمانی در جنگ بودند متحد شده بودند . پس از بررسیهای لازمه این امر توسط نایب السلطنه هند و دولت انگلستان به تصویب رسید. شخص سایکس معتقد بود «ایجاد نیرویی از افراد محلی به منظور احیای نظم و قانون در خدمت منافع دو دولت روسیه و انگلستان ».باید تشکیل شود . 24
عبدالحسین میرزا فرمانفرما حاکم فارس، ابراهیم خان قوام الملک (وسط) و سرپرسی سایکس فرمانده قشون انگلیس
دیوان هند در 19ژانویه 1916/ 28دی 1294 نوشت که معتقداست این طرح نظامی – استحفاظی اهمیت زیادی دارد و بر آن پافشاری نمود و سایکس را برای این کار توصیه کرد. و افزود که سایکس از سیستان شروع کند و کار را تا بندرعباس گسترش دهد و یکی از افسران زیر نظرش از میان ایلات در اطراف بوشهر سربازگیری کند. 25 ایران در این زمان درگیر نقض بی طرفی در جنگ بینالملل بود که از جانب روس و انگلیس کشورش تحت اشغال قرار گرفته بود. مجلس تعطیل و دولتها پشت سرهم برکنار میشدند. انگلستان از این موقعیت استفاده کرد و در 16مارس همین سال سایکس را با درجه ژنرالی به بندرعباس فرستاد. هیئت او مرکب بود از سه افسر انگلیسی، سه افسر هندی، بیست و دو درجه دار هندی و سواران اسکورت بیست و پنج نفره که از سواران نظام هند مرکزی بودند. این نیروی کم و کوچک با نمایشی بزرگ از کشتی پیاده شدند و مردم در سکوت و بدون هیچ گونه شادی نظارهگر آنها بودند و استقبالی را که سایکس آرزو داشت از آنها نکردند. سایکس مینویسد: آلمانیها در تخریب موقعیت انگلیسها بسیار موفق بودند.26
سایکس بدون وقفه کار خود را شروع کرد. روز اول سربازگیری با موفقیت به اتمام رسید ولی فردا صبح همگی افراد مساعده های خود را پس آورده و انصراف دادند و گفتند حاضر نیستند با آلمانها بجنگند . ولی با دخالت حاکم و کمی درگیری قضیه فیصله پیدا کرد و سایکس توانست در مدت کوتاهی هزاران نفر را در اختیار بگیرد.27 نام گذاری این گروه چندین ماه طول کشید . انگلیسها اعتقاد داشتند نباید نام نظامی بر روی این گروه گذاشته شود زیرا ایرانیها از این امر خوششان نمیآید و واکنش منفی نشان خواهند داد .بالاخره از بین نامهایی چون «پلیس نظامی جنوب ایران » 28 و «پلیس جنوب ایران»29 نام دوم برگزیده شد و ایرانیان خود همیشه چه در نوشته ها و چه درگفتار از لفظ «پلیس جنوب» یاد میکردند. 30 مقر پلیس جنوب در شیراز بود. در 13مارس1917 /22 اسفند 1295 دولت ایران انتصاب سرپرسی سایکس را به مقام سازمان دهنده پلیس جنوب رسماً تایید کرد .31 فعالیتهایی که این نیرو در ایران انجام داد بسیار است ولی در مجموع اقدامات سایکس در پلیس جنوب در بین دولتمردان انگلستان و نایب السلطنه هندوستان متفاوت است .او مخالفان و موافقان بسیار داشت. حکومت هندوستان او را شخصی سیاسی میدانست نه نظامی. در حالی که دولت انگلستان از او به عنوان مردی قوی و فرمانده ای مسلط یاد میکند. در هر صورت پس از پایان جنگ جهانی اول1918م/ 1296ش او از فرماندهی کنارگذاشته شد و به لندن بازگشت و پس از بازنشستگی فعالیتهای فرهنگی پرداخت . او در ژوئن 1945درگذشت . 32
فرمانفرما به اتفاق سر پرسي سايکس فرمانده پليس جنوب و گاف ( کنسول انگليس ) در شيراز
از آثار مهم او درباره ایران، کتاب تاریخ مفصل ایران، ده هزارمایل درایران، تاریخ کرمان، افتخارعالم تشیع، کشاورزی در خراسان که بیشتر این آثار به فارسی ترجمه شده است. سایکس در زمان حضورش در ایران بسیاری از آثار ارزشمند تاریخی مانند کاشی، فرش، سفال و... را از ایران به موزه بریتاینا فرستاد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- Percy Moles Worth Sykes.
2- https://en.wikipedia.org/wiki/Percy_Sykes.
3- سرپرسی سایکس . تاریخ ایران . ترجمه سید محمدتقی فخر داعی گیلانی. تهران، دنیای کتاب ، 1363.ج1.ص نوزده.
4- سرپرسی سایکس . سفرنامه ژنرال سرپرسی سایکس ، یا ده هزار میل در ایران. ترجمه حسین سعادت نوری. تهران، لوحه ، 1363.ص 4.
5- دنیس رایت . نقش انگلیس در ایران . ترجمه فرامرز فرامرزی . تهران، فرخی، 1361.ص 133.
6- سفرنامه ژنرال سرپرسی سایکس .همان.ص106.
7- هوشنگ اتحاد . پژوهشگران معاصر. تهران، فرهنگ معاصر،1381.ج 5 .ص111.
8- انتونی وین . ایران در بازی بزرگ . ترجمه عبدالرضا (هوشنگ) مهدوی. تهران، پیکان ، 1383.ص41. برگرفته از اسناد بایگانی وزارت سابق هند .
9- نقش انگلیس در ایران .همان.
10- تاریخ ایران .همان. ص 207.
11- تاریخ ایران . همان .ص536.
12- نقش انگیس در ایران .ص 225.
13- همان .ص227.
14- ایران در بازی بزرگ.ص82 و 90.
15- نقش انگلیس در ایران .ص 133.
16- ایران در بازی بزرگ .ص 127. در طی این سفر کتاب ده هزار مایل در ایران را نوشت.
17- فرناز اخوان توکلی .گاهشمار روابط ایران و انگلیس . تهران، مرکز چاپ و انتشارات وزارت امورخارجه ، 1368.ص 90.
18- ایران در بازی بزرگ .ص 168.
19- انقلاب مشروطه ایران به روایت اسناد وزارت امورخارجه انگلیس (کتاب آبی). به اهتمام رحیم رضازاده ملک ،تهران ، انتشارات مازیار ،انتشارات معین ، 1377.ص 596.
20- تاریخ ایران. ص 603.
21- پژوهشگران معاصر .همان .ص 112.
22- ایران در بازی بزرگ .ص321.
23- جمشید صداقت کیش. مبارزات مردم فارس علیه پلیس جنوب . تهران، موسسه مطالعات پژوهشهای سیاسی،1394.ص 319.
24- همان .ص 325.
25- همان .ص320.
26- ایران در بازی بزرگ .ص335.
27- همان .ص 336.
28- South Persia Military Police= SPMP
29- South Persia Police= SPR
30- مبارزات مردم فارس علیه پلیس جنوب. همان .ص 339.
31- گاهشمار روابط ایران و انگلیس .همان .ص 140.
32- ایران در بازی بزرگ .همان ص416.